شعر ...

می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خویش


به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش


می برم تا که در آن نقطه دور شستشویش دهم از رنگ گناه


شستشویش دهم از لکه ی عشق زین همه خواهش بیجا وتباه     

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 ق.ظ http://memari89-mu.blogsky.com

تبادل لینک؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد